خانهی گاوهای من
اصلاً ما چرا وبلاگ میزنیم؛ ها؟!
آقا شما دوتا گاو دارید یکیشون میمیره؛ حالا باید چیکار کنید؟ معلومه میرید غم و غصهتون رو به یکی میگید که دق نکنید، چه بسا به چند نفر میگید که کلاً غم غصه تون رو فراموش کنید. تو این لحظات چی از وبلاگ بهتر؟ ها؟!
یا شما دو تا گاو دارید گاوتون میزاد، حالا ازخوشحالی داری ذوق مرگ میشی تو هر جمعی که میشینی یه جوری بحث رو به سمت گاو میکشی و تا به همه بگی گاو خریدی و کلّی پز میدی؛ مثلاً همه جا از گرون شدن گوشت و شیر گاو حرف میزنی. تازه با اینکه کلّی زور زدی تونستی به ده بیست نفر پز بدی آقا کجا از وبلاگ بهتر برای ابراز خوشحالیات؟!
شما دو تا گاو داری یکیشون مریض میشه و داره میمیره، حالا چی کار میکنی؟ معلومه تو هر جمعی که میشینی از بقیّه مشورت میخوای و برای حلب مشکلت از از اونا پرس و جو میکنی. خوب کجا بهتر از وبلاگ برای مشورت گرفتن از دیگران برای حل مشکلاتت پیدا میکنی؟!
شما دو تا گاو داری برای یکیشون یه خرجین میخری حالا میخوای نظر بقیّه رو دربارهی خرجین گاوت بپرسی؛ حالا چی کار میکنی؟ خب میری یه نفر رو پیدا میکنی تا از خرجین گاوت انتقاد کنه. خب کجا بهتر از وبلاگ برا بهره بردن از انتقاد دیگران؟!
شما دو تا گاو داری یال و موهاش رو کوتاه میکنی، به نظرت یه جاهایی از گاوت اشکال داره و قشنگ نیست امّا نمیدونی کجاشه؛ چی کار میکنی؟ میری یکی رو از سر گذر ورمیداری، میاری تا دربارهی گاوت نظر بده. خب کجا بهتر از وبلاگ که دیگران اشکالای کارِت و مطلبت رو بهت تذکّر بِدَن؛ ها؟!
و هزار و یک گاو دیگهای که دارید و جایی به جز وبلاگتون براش ندارید...
به لینکهای زیر هم بِسَرید
- ۹۴/۰۵/۱۳
- ۷۳۸ نمایش