امشب بر میگردم
۱۸
تیر
این شبها دارم میروم، مناظر کنار جاده خیلی کمتر جلوه میکنند، بالاخره شب است دیگر. و اصلاً دلم نمیخواهد به او اشاره کنم تا بایستد.
امّا همین که صبح میشود، نمیتوانم از آنها بگذرم، به او اشاره میکنم، نمیایستد. فریاد میزنم بایست! و میگوید پیاده نشو! تو داری به مقصد میرسی نرو! امّا اصرار میکنم و به او توجهی ندارم. پیاده میشوم مسیر کجی را در دل جنگلی در پیش میگیرم. حس بدی دارم، از مسیر اصلی دور شدهام. آرزو میکنم؛ کاش شب بود. کاش هیچوقت به داخل این جنگل نیامده بودم.
میخواهم برگردم؛ امّا آن دور تر درختان زیباتری میبینم و باز میروم.
دیگر راهی برایم نمانده جنگل مرا به درون خویش میکشد. امّا نه! بر میگردم. در شب بر میگردم! امشب بر میگردم!
وقتی به جاده رسیدم چگونه بروم؟ او رفته؟ مرا فراموش کرده؟ مرا جا گذاشته؟
او همان جا بود؛ نرفته بود و منتظر من مانده بود. شرم میکردم با او روبرو شوم. پیاده شد مرا سوار کرد خندید و من هم خندیدم. با همان لحن مهربانش گفت: گفتم که نرو بندهی من
پرسیدم حال با اشتباهم چه کنم؟ و گفت اشکالی ندارد؛ طوری نشده؛ فقط کمی عقب ماندی. جبران میکنی، نگران نباش. و من دیگر به اطراف نگاه نمیکنم فقط به انتهای مسیر مینگرم
و اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ
امّا همین که صبح میشود، نمیتوانم از آنها بگذرم، به او اشاره میکنم، نمیایستد. فریاد میزنم بایست! و میگوید پیاده نشو! تو داری به مقصد میرسی نرو! امّا اصرار میکنم و به او توجهی ندارم. پیاده میشوم مسیر کجی را در دل جنگلی در پیش میگیرم. حس بدی دارم، از مسیر اصلی دور شدهام. آرزو میکنم؛ کاش شب بود. کاش هیچوقت به داخل این جنگل نیامده بودم.
میخواهم برگردم؛ امّا آن دور تر درختان زیباتری میبینم و باز میروم.
دیگر راهی برایم نمانده جنگل مرا به درون خویش میکشد. امّا نه! بر میگردم. در شب بر میگردم! امشب بر میگردم!
وقتی به جاده رسیدم چگونه بروم؟ او رفته؟ مرا فراموش کرده؟ مرا جا گذاشته؟
او همان جا بود؛ نرفته بود و منتظر من مانده بود. شرم میکردم با او روبرو شوم. پیاده شد مرا سوار کرد خندید و من هم خندیدم. با همان لحن مهربانش گفت: گفتم که نرو بندهی من
پرسیدم حال با اشتباهم چه کنم؟ و گفت اشکالی ندارد؛ طوری نشده؛ فقط کمی عقب ماندی. جبران میکنی، نگران نباش. و من دیگر به اطراف نگاه نمیکنم فقط به انتهای مسیر مینگرم
و اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ
احیای شب قدر یعنی بیدار شدن نه بیدار ماندن...
- ۲ نظر
- ۱۸ تیر ۹۴ ، ۲۰:۰۶
- ۳۱۶ نمایش