پلاک114
۲۵
خرداد
_ ببخشید آقا...!
_ بله! با من کار دارید؟!
_ بله. شما.
_ در خدمتم.
_ «عینکم»1 رو توی تاکسی جا گذاشتم؛ میشه این آدرس رو برام بخونید!
_ این روزها خیلیها «عینکشون» رو جا میذارن.
_ بله متاسفانه!
_ خوب. بدید براتون بگم کجا برید. الحمد لله ما یه عمری تاکسی دار بودیم و کل شهرو مثل کف دستمون بلدیم!
_ چه اقبالی! بفرمایید.
_ امممم... اوّل مستقیم، بعد بپیچید سمت راست بعد به آخر سی متری که برسید باید...
_ سی متری کجاست؟!
_ این روزا از هر کی بپرسید میدونه آخر این سی متری کجاست. خوب میگفتم از آخر سی متری مستقیم راهتون رو ادامه که بدید میرسید به یه کوچه ای به اسم کریم برید تو کوچه و بعد پلاک 114.
_ خدا خیرتون بده آقا!
_ راستی نگفتم؛ زیر این برگهی آدرس نوشته سه روز تو راهید و نوشته به مدّت سی روز، هر روز از اذان صبح تا اذان مغرب، به صرف شیرینی و شام مهمان سفرهی صاحب خانه اید. ولی عجب میزبانی دارید، ها!؟
_ ...
1. برداشت آزاد
- ۶ نظر
- ۲۵ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۵۱
- ۳۸۰ نمایش